جدول جو
جدول جو

معنی منعکس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

منعکس کردن
رخشاندن، باز تاباندن، واژگون کردن انعکاس دادن، پرتو افکن کردن، واژگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
منعکس کردن
بازتابیدن
تصویری از منعکس کردن
تصویر منعکس کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
منعکس کردن
بازتاب دادن، انعکاس دادن، بازتاباندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

برپا کردن، سفت کردن زفت کردن، بستن بستن (عهد و پیمان و غیره)، سفت کردن (مایع)، بر پاکردن (جشن و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منکسر کردن
تصویر منکسر کردن
پراشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منعقد کردن
تصویر منعقد کردن
بستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
Reverse
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
Invert
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
inverser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
inverser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
पलटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
invertire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
omkeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
tersine çevirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
กลับทิศทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
membalikkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
membalikkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
뒤집다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
पलटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
revertir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
invertir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
invertire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
reverter
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
omkeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
інвертувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
odwracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
инвертировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
перевертати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
odwracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
umkehren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
umkehren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
перевернуть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
inverter
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برعکس کردن
تصویر برعکس کردن
להפוך
دیکشنری فارسی به عبری